احترام به خود: به جنبه هاي خوب و مثبت خود بيشتر توجه مي كنند و محدوديت هايشان را مي پذيرند. خوش بيني : افراد سرخوش به جنبه هاي روشن و مثبت حوادث نگاه مي كنند و انتظار دارند نتيجه كار خوب باشد و هر گاه چنين نشود ، آنان شكست و ناكامي خود را امري كوچك و گذرا تلقي مي كنند و مي كوشند راه حل تازه و بهتري براي مشكل خود بيابيد. تسلط شخصي: افراد سرخوش، احساس مي كنند كه ارباب و صاحب اختيار سرنوشت خود هستند. چون احساس مي كنند كه اختيار زندگي خود را در كف دارند ، به صورتي همسان از داشتن احساس سرخوشي خبر مي دهند. افزودن براين چهارويژگي اصلي شخصيت ، احتمال بيشتري وجود دارد كه افراد سرخوش ازبدن سالم و متناسب بهره مند بوده، هدفها وتوقعات واقع بينانه اي داشته باشند وضمن سود جستن ازروابط مناسب، دوستاني صميمي داشته وازايمان مذهبي يا روحاني برخوردارباشند كه ازآنان حمايت مي كند ، به زندگيشان هدف و مقصد مي بخشد و انان را چنانكه هستند مي پذيرد. سرخوشي نه تنها احساس خوبي به فرد مي دهد، بلكه براي سلامت جسمي نيزخوب است بارها محققان پي برده اند كه سلامت ( جسمي و رواني ) و سرخوشي دست در دست هم كار ميكنند و البته چنين يافته علمي به هيچ وجه شامل چيز تازه اي نيست ، هزاران سال پيش سليمان نبي گفت : قلب شاداب به اندازه دارويي موثر بهر انسان فايده مي رساند ولي روحي شكسته استخوان ها را خشك مي كند. و البته جاي هيچ ترديد نيست كه يادگيري نيز در فردي با روان سالم شكل مي گيرد هر چقدر روان فرد از سلامت بيشتري برخوردار است ميزان،عمق وپايداري يادگيري نيز بيشتر است. درراستاي پرورش سرخوشي و نشاط ، موارد و توصيه هاي زير در متون مختلف روان شناسي آمده است. توصيه هاي موثر بر افزايش نشاط از ديد روانشناسان : - تلاش در وقت گذاري و رسيدگي به خود : كمك به رفع نيازهاي ديگران بدون شناسايي و ارضاي نيازهاي فرد نا ممكن است . بايد فرد توجه كند كه چه كارهايي او را خوشحال مي كند ، سپس وقت كافي براي انجام دادن آنها در نظر بگيرد . - سرمايه گذاري در روابط نزديك و صميمانه : بايد هر فرد وقت و محبت خود را به اشخاصي كه دوست دارد هديه دهد. - تلاش در به انجام رساندن كارها مورد علاقه : هر فرد بايد ، دنبال مبارزه طلبي هايي بگردد كه به ارضاي نيازخود براي انجام دادن كارهاي داراي معني وهدف ازنظرخود كمك مي كند . هم چنين بايد از فرصت هاي نامنتظر براي آزمون چيزها و كارهاي متفاوت استفاده كند . -دادن نيرو و انرژي به خود : رسيدگي به وضع سلامت جسماني براي مراقبت از سلامت روان اهميت دارد . - پرهيز از افراط و تفريط : روحيه همه گاهي قوي و گاهي ضعيف مي شود . ولي بايد سعي كرد كه به نوعي حالت تعادل يا حد وسط رسيد. -خوش بين بودن : اگر فرد همواره در پي آن باشد كه ببيند در زندگي چه كمبودهايي دارد ، آن عيبها را خواهد يافت واحساسش نسبت به خود ازآنچه هست بدتر خواهد شد . بايد فرد به دنبال جنبه هاي و جلوه هاي مثبت زندگي خود بگردد . - نوع دوستي : نيكي كردن به ديگران ممكن است باعث شود فرد احساس خوبي و شادي كند. نوع دوستي ، كمك يا بخشش به ديگران بدون توجه به نفع شخصي ، احساس احترام به خود را افزايش مي دهد . نوع دوستي و هم چنين ممكن است به كاهش فشارهاي روحي و جسمي بينجامد و از سلامت و تندرستي فرد محافظت كند . بيشتر ما افرادي نوع دوست هستيم . ما تا آنجا كه توان داشته باشيم به امور خيريه كمك مي كنيم ،براي كمك به سالمندن يا از كار افتادگان داوطلب مي شويم ، به افراد بي سواد خواندن و نوشتن ياد مي دهيم و يا آماده ايم به عنوان برادريا خواهربزرگتركودكان ونوجوانان نيازمندعمل كنيم . دليل عمده انجام دادن اين كارها آن است كه ما صميمانه مي خواهيم به ديگران ياري دهيم. احسان و بخشش به همان اندازه كه به دريافت كنندگان كمك ميكند ، براي بخشندگان هم مفيد است. بسياري از افرادي كه براي انجام دادن امورخيرداوطلب مي شوند ازنوعي احساس سرشار ازعافيت خبرمي دهند كه به ( نشاط كمك كنندگان ) مشهورشده است . اين حالت ، نوعي احساس آرامش و رهايي ازاسترس ، افزايش انرژي ، گرمي ، افزايش احساس با ارزش بودن و حتي كاهش احساس درد و ناراحتي را شامل مي شود . هانس سلامي (Hans selye) بنيانگذار پژوهش در زمينه استرس ، همكاري با ديگران به خاطر خود را با عنوان ( خودخواهي نوع دوستانه ) توصيف كرده است كه ما از طريق آن ، با كمك به ديگران براي تامين نيازهايشان ، نيازهاي خود را نيز بر آورده مي كنيم . اين مفهوم در واقع تعبير جديدي ازقانون اخلاق طلائي مشهور است ( با ديگران همچنان رفتار كن كه ميل داري آنان با تو رفتار كنند ) تفاوت مهم در آن است كه شما با ابزار دوستي و كمك كردن به همسايه خود ، محبت و كمك او را به سوي خود جلب مي كنيد . -شوخ طبعي: شوخ طبعي ومزاح ، كه به ما اجازه مي دهد ترسها و ديگراحساسات منفي خود را بدون ايجادناراحتي براي خودمان يا ديگران بيان كنيم. يكي ازسالمترين راه هاي مقابله با فرازونشيب هاي زندگي است.
-خوش بين بودن : اگر فرد همواره در پي آن باشد كه ببيند در زندگي چه كمبودهايي دارد ، آن عيبها را خواهد يافت واحساسش نسبت به خود ازآنچه هست بدتر خواهد شد . بايد فرد به دنبال جنبه هاي و جلوه هاي مثبت زندگي خود بگردد . - نوع دوستي : نيكي كردن به ديگران ممكن است باعث شود فرد احساس خوبي و شادي كند. نوع دوستي ، كمك يا بخشش به ديگران بدون توجه به نفع شخصي ، احساس احترام به خود را افزايش مي دهد . نوع دوستي و هم چنين ممكن است به كاهش فشارهاي روحي و جسمي بينجامد و از سلامت و تندرستي فرد محافظت كند . بيشتر ما افرادي نوع دوست هستيم . ما تا آنجا كه توان داشته باشيم به امور خيريه كمك مي كنيم ،براي كمك به سالمندن يا از كار افتادگان داوطلب مي شويم ، به افراد بي سواد خواندن و نوشتن ياد مي دهيم و يا آماده ايم به عنوان برادريا خواهربزرگتركودكان ونوجوانان نيازمندعمل كنيم . دليل عمده انجام دادن اين كارها آن است كه ما صميمانه مي خواهيم به ديگران ياري دهيم. احسان و بخشش به همان اندازه كه به دريافت كنندگان كمك ميكند ، براي بخشندگان هم مفيد است. بسياري از افرادي كه براي انجام دادن امورخيرداوطلب مي شوند ازنوعي احساس سرشار ازعافيت خبرمي دهند كه به ( نشاط كمك كنندگان ) مشهورشده است . اين حالت ، نوعي احساس آرامش و رهايي ازاسترس ، افزايش انرژي ، گرمي ، افزايش احساس با ارزش بودن و حتي كاهش احساس درد و ناراحتي را شامل مي شود . هانس سلامي (Hans selye) بنيانگذار پژوهش در زمينه استرس ، همكاري با ديگران به خاطر خود را با عنوان ( خودخواهي نوع دوستانه ) توصيف كرده است كه ما از طريق آن ، با كمك به ديگران براي تامين نيازهايشان ، نيازهاي خود را نيز بر آورده مي كنيم . اين مفهوم در واقع تعبير جديدي ازقانون اخلاق طلائي مشهور است ( با ديگران همچنان رفتار كن كه ميل داري آنان با تو رفتار كنند ) تفاوت مهم در آن است كه شما با ابزار دوستي و كمك كردن به همسايه خود ، محبت و كمك او را به سوي خود جلب مي كنيد . -شوخ طبعي: شوخ طبعي ومزاح ، كه به ما اجازه مي دهد ترسها و ديگراحساسات منفي خود را بدون ايجادناراحتي براي خودمان يا ديگران بيان كنيم. يكي ازسالمترين راه هاي مقابله با فرازونشيب هاي زندگي است.
- ۵۸ بازديد
- ۰ نظر